کی اشکاتو پاک می کنه
کی اشکاتو پاک میکنه
شبها که غصه داری
دست رو موهات کی میکشه
وقتی منو نداری؟
شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره
برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته؟
از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته؟
کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات بیاد
شب برسه به فردا
کی از سرود بارون
قصه برات میسازه
از عاشقی میخونه
وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون
چشماشو هم میذاره
نکنه ستاره یی بیاد
یاد تو رو نیاره
ابی
نظرات شما عزیزان:
روزگارم عبث و پوچ گذشت
منم و تنهایی
و خدایی که در این قصه سرآغازم شد
سکوت ها زندانی
دلخوشی ها آنی
نه به اندیشه توان تکیه نمود
نتوان فارغ از این مخمسه بود
بی سبب
در گذر است روز و شبم
بی تو چرا؟!
من در این قصه تو را داد زدم
جایت اینجا خالی...
عید امام رضا(ع) بر شما نیز مبارک
اوقات خوشی داشته باشی